واقعا چرا......!!!!!

با یکم فک کردن میبینی که ما امروز هیچ ربطی به جام جهانی نداریم.واین خوشحالیامونم یه  

خوشیه کاذبه.... 

ما چرا باید یه تماشاگر باشیم در حالی که میتونستیم تو جام جهانی حضور داشته باشیم؟؟؟!!! 

ما چرا باید حالا روبه رویه ی جعبه های شیشه ای در برابر یه قوطی  که هیجانه ما رو پاستوریزه میکنه بشینیم؟؟؟!!!! 

جوابه سوالاتمون اینجاس: 

 به خاطره این که فوتبالیسته ما نیکبخت!!!...وفرصت دویدن نداره. چون هر ماه باید یه عمل جراحی  از گونه تا دماغ گرفته تا چربی شکم!!!!از ابرو برداشتن تا ابرو بر باد دادن کارشه و وظیفه 

 ای در قبال این سرزمین نداره!!!!............(پس خواهشا الکی نگو ایران کشوره قوی از هر نظره) 

به امیده ایرانی سر بلند........!!!!!!

یه جا خالی برای تمام چیزایی که نمیشه گفت....

.................................................... 

................................................................ 

.............................................................................................. 

.......................................................................................................

این جهان.........

این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی است که همچنان که تو را می بوسند در ذهن خودطنابه داره تو را می بافند 

شعر:فروغ

به همین سادگی..........

یه صبح از خوابه نازپا میشی استرس سرتاسر  وجودتو میگیره صد تا صلوات نظر می کنی ..........

راه میوفتی..... تو حیاطه مدرسه یه دخترو میبینی که ورقه ی سفیده بلندی دسشه و از صورتش  عرقه شرم میباره وتو بیش از پیش ترس تمامه وجودتو میگیره.........میری تویه دفتره مدرسه با آستینه مانتوت عرقایه صورتتو پاک میکنی!!!!....  

میگی:سلام

 میگه:بههههههه...سلام اومدی کارنامتو بگیری؟(یکی نیس بش بگه آخه جز این دیگه میتونم چه کار داشته باشم؟؟؟)

معاون بهت میگه:خوب داد 

ی؟تو: من من میکنی...... 

یه ورقه سفیدو تو دستش میبینی.!!!!! 

با یکم مکس بهت میگه:نه !!!..خوبه ایشالا موفق باشی معدلت خوب شده.............. 

نمیدونی چی بگی هنگ کردی !!!!!!!!!!!!!!میخوای داد بزنی از فرطه خوشحالی ولی با یکم مکس ......میفهمی که این یه اتفاقه معمولیه دیگه ی زندگیه.....

............

دیشب دیگه ناامید بودم .از این بازیه سردت داش حالم به هم میخورد دوس داشتم tvخاموش کنمو چندتا حرفه دوروس حسابی بزنم. 

دسه خودت نبود از بس که گفتن تیمه خوبی هستی به خودت مغرور شدی آره بهت حق میدم منم بودم جدی بازی نمی کردم........ ولی آخرش یه چیزیو بهم ثابت کردی.و به این جمله ایمان پیدا کردم...

                        ((در ناامیدی بسی امید است))