............

دیشب دیگه ناامید بودم .از این بازیه سردت داش حالم به هم میخورد دوس داشتم tvخاموش کنمو چندتا حرفه دوروس حسابی بزنم. 

دسه خودت نبود از بس که گفتن تیمه خوبی هستی به خودت مغرور شدی آره بهت حق میدم منم بودم جدی بازی نمی کردم........ ولی آخرش یه چیزیو بهم ثابت کردی.و به این جمله ایمان پیدا کردم...

                        ((در ناامیدی بسی امید است))

نظرات 1 + ارسال نظر
آرشام سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ب.ظ

خیلی عالی فائزه جان امید وارم موفق باشی i love you

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد